نه دی خاطره ی زنده بیداری ماست

مثنوی حماسی به مناسبت 9 دی

 

نه دی خاطره ی زنده بیداری ماست

جلوه ی حادثه ی پر ثمر عاشوراست

 

نه دی فصل شکوفا شدن امّت بود

نه دی صبح طلوعِ غزلِ بیعت بود

 

یادمان هست چه کردند بسیجی هامان

پای اسلام و ولایت بِگُذشتند از جان

 

یادمان هست چه کردند به یاری ولی

یادمان هست که تنها نشد این بار علی

 

در دل حادثه دل تنگ شهادت بودند

از دل و جان همه عمّار ولایت بودند

 

یادمان هست کسانی که جنایت کردند

به امام و شهدا باز خیانت کردند

 

آتش فتنه کشیدند به جان اسلام

هجمه بردند حسودان به کیان اسلام

 

یادمان هست که در فتنه چه ها می کردند

چه جفایی به امام و شهدا می کردند

 

یادمان هست چه کردند به مسجدهامان

یادمان هست چه کردند به دین و قرآن

 

یادمان هست چه با عکس خمینی کردند

کافران چه به تکایای حسینی کردند

 

یادمان هست که آتش زده شد پرچم نور

مملکت سوخت در آن ظهر عطش در غم نور

 

یادمان هست که در ظهر عزا خندیدند

آل سفیان شده و کف زده و رقصیدند

 

فتنه ای سبز در این مملکت ایمانی

سبز بودند ولی سبز ابوسفیانی

 

سبزشان سبز، ولی سبز لجن مال شده

سبزشان سبز ولی پرچم دجال شده

 

آتش افروخت چنان آتش دنیا خواهی

که خودش سوخت در آن آتش دنیا خواهی

 

روز قدسی که نه غزّه و نه لبنان گفتند

همه از دادن جان در ره ایران گفتند

 

پس کجائید پلیدان که خطرها مانده

فتنه ی شام گذشته ست و خبرها مانده

 

عزّت این نیست که هم سفره ی ظالم باشی

عزّت این است که در قائله قائم باشی

 

به خدا فرق ندارد که کجا... ایرانی

یا که سوریه، عراقی، یمنی، افغانی

 

مرد آن است که در صحنه ی میدان مانده

پایِ جمهوریِ اسلامیِ ایران مانده

 

عزّت آن بود که در صورت محسن دیدیم

غیرت آن بود که در سیرت محسن دیدیم

 

عزّت این است که سردارِ سلیمان باشی

پایِ جمهوریِ اسلامیِ ایران باشی

 

هر که در راه خدا مانده حسینی شده است

یاور سید علی، یار خمینی شده است

 

خنده بر دشمن اسلام چه سودی دارد

چشم امید به برجام، چه سودی دارد

 

قصّه ی عبرت برجام که دیدید چه شد

سر یک میز نشستند، ببینید چه شد

 

مگر از قصّه ی برجام چه طرفی بستند

که کنون در پی برجام دو و سه هستند؟

 

وقت سازش همه ی عزّت ما رفت به باد

رمز پیروزی اسلام جهاد است جهاد

 

فتنه امروز همان فتنه ی آمریکایی است

سنگ آن روز همین دشنه ی آمریکایی است

 

غصّه امروز همین قصّه ی کرمانشاه است

قصّه ی غصّه ی یک کارگر پر آه است

 

غصّه امروز مدیران شکم سیر شده است

غصّه امروز مدیران زمین گیر شده است

 

غصّه امروز همین خصلت اشرافی هاست

غصّه امروز همین خوی سیاسی شماست

 

غصّه امروز همین فاصله ی فقر و غناست

آن همه وعده که دادید به این خلق کجاست؟

 

یادتان هست خمینی که جمارانی بود

سیره ی روح خدا یادِ شما رفت چه زود

 

او چه می کرد در آن خانه ی صاف و ساده

پس چه کردید شما حضرت آقا زاده

 

غصّه امروز دگر کاسه ی لبریز شده

غصّه امروز همین قصّه ی تبعیض شده

 

غصّه این است که آنانکه نجومی خوردند

کیسه کیسه زر از این سفره ی رنگین بردند

 

به خدا عدل علی خانه نشین است هنوز

امر رهبر به خدا روی زمین است هنوز

 

شاهدش اینکه رهایند نجومی خواران

آن طرف کارگران حدّ ستم بر تنشان

 

باز هم آتش فتنه وسط این شهر است

فتنه امروز همان فتنه ی جام زهر است

 

فتنه امروز نفاق است و دو رویی و ریا

فتنه یعنی که بچسبیم به مال دنیا

 

وای اگر فتنه مان فتنه ی تزویر شود

وای اگر یاری فرمانده مان دیر شود

 

هر کسی دیر در این حادثه بیدار شود

زیر ضرب لگد دشمن خود خار شود

 

فتنه امروز همان فتنه ی صفین و ولی است

فتنه امروز همان غربت شب های علی است

 

کور خواندند که این بار ولی تنها نیست

هست این بار علمدار و علی تنها نیست

 

پای این پرچم سرخ شهدا می مانیم

زیرلب نغمه ی القدس لنا می خوانیم

 

بعدِ نابودی این داعش و این آل سعود

می رسد نوبتِ نابودی آن قومِ یهود

 

به سرم نغمه ی آن روح خدا می گذرد:

"راه قدس از حرم کرببلا می گذرد"

 

لشکر فاطمه در کرببلا جمع شده

تحت فرماندهی کل قوا جمع شده

 

اندکی صبر، نسیم سحری نزدیک است

خبری هست که گویا خبری نزدیک است

 

غصّه ای نیست که این فاصله سر می گردد

آخرین مرد از این سلسله بر می گردد

 

می رسد بانگ انالمهدی اش از کعبه به گوش

می رسد پرچم خون رنگ لثارات به دوش

 

"هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله

هر که دارد هوس کرببلا بسم الله"

 

وحید محمدی

لینک کانال با همین آی دی در تلگرام فعال است

در مکتب ما صلح با خونخوارها ننگ است

گاهی مسیر رود هموار و هماهنگ است
گاهی مسیر از لابلای صخره یا سنگ است

گاهی برای پر زدن دروازه ای باز است
گاهی مسیرت از میان معبری تنگ است

هم اسب آماده است هم این جاده، بسم الله
هر کس که مرد رزم در میدان این جنگ است

ما را هراسی نیست از تهدید یا تحریم
در مکتب ما صلح با خونخوارها ننگ است

ما جان به کف داریم در راه خدا، آری
غفلت نباید کرد این تأثیر فرهنگ است

ما را ملالی نیست از زخم زبان ها چون
سهم سری که رفت روی نیزه ها سنگ است

با خون خود، این را شهیدان یاد ما دادند
سرخی خون عاشقان زیباترین رنگ است

 

وحید محمدی

باید انگار به راه شهدا برگردیم ...

باید انگار به راه شهدا برگردیم

باید انگار به آن حال و هوا برگردیم

مثل آن روز که در فکه خدایی بودیم

باید اینبار به میدان بلا برگردیم

کاش مثل شهدا خالص و مخلص بشویم

فارغ از خود بشویم و به خدا برگردیم

باید از مسلک کوفی صفتان توبه کنیم

از نشستن سر محراب دعا برگردیم

منتظر نیست به جز مهدی زهرا احدی

انتظار از طرف اوست که ما برگردیم

حج ما هست همان روز که از بیت الله

با گل فاطمه تا کرببلا برگردیم

روضه یک سنگ نشانیست که ره گم نشود

تا به خون خواهی آن رأسِ جدا برگردیم ...

سرباز مدافع حرم ...

در راه حسین دم به دم خواهم بود

تا حشر به زیر این علم خواهم بود

والله اگر سوی حرم برگردید

سرباز مدافع حرم خواهم بود

 

https://telegram.me/beithayesookhte

و شهید شما شدن عشق است ...

خلق و خوی و خصال دخترها

بیشتر می رود به مادرها

دختران می زنند چون مادر

گره محکمی به معجرها

دختران عشیره زهرایند

مردهای عشیره حیدرها

موقع پهن کردن سفره

کمک مادرند دخترها

خورده نان های سفره ی مولا

می رسد بیشتر به قنبرها

عشق هم نیست بی شباهت به

حس بین تو و برادرها

زیر پایت نگاه کن بی بی

می خورد چشمتان به نوکرها

درک اوج کرامتت دارد

بیشتر بستگی به باورها

 

پیش مردم بدم نکن بی بی

دست خالی ردم نکن بی بی

 

آیه آیه، خدا خدا زینب

نور توحید هل اتی زینب

راحت روح مصطفی زهرا

راحت روح مرتضی زینب

قاری خطبه های یاحیدر

جلوه ی صبر مجتبی زینب

ای امام یقین و صبر و رضا

مظهر عفّت و حیا زینب

شیرِ مردان کربلا عبّاس

شیرِ زن های کربلا زینب

در مقامات عشق باید گفت

ما کجا و شما کجا زینب

به یقین در مقام تو جاری است

حکم کلی "انّما" زینب

و کتاب شکوه تو درس است

لفظ لفظ و هجا هجا زینب

با تمام وجود می گویم

السلام علیکِ یا زینب

 

السلام علیک، بی تابم

جان مولا بیا و دریابم

 

پر زدم باز در هوای شما

در هوای پر از خدای شما

وقتی از راه آمدی خم شد

آسمان بوسه زد به پای شما

سال ها مانده بر دلم بی بی

داغ دیدار کربلای شما

مشهد من به جای معصومه

کربلا رفتنم به جای شما

همه ی حاصلم فدای علی

جان ناقابلم فدای شما

مدح خواندن فقط برای علی

روضه خواندن فقط برای شما

 

زینبیه فدا شدن عشق است

و شهید شما شدن عشق است

 

نوکر بی وفا نمی خواهی

من گدایم گدا نمی خواهی

رو سیاه همیشه را بی بی

آه می خواهی یا نمی خواهی

به خدا خوب می شوم یک روز

حرّ شرمنده را نمی خواهی؟

به جوانی اکبرم بپذیر

و نگو که مرا نمی خواهی

می شود باز هم بپرسی که

سینه زن، کربلا نمی خواهی؟

بین این شاعران درباری

شاعری بی نوا نمی خواهی؟

 

بی نوایم بیا قبولم کن

و برای خدا قبولم کن

 

مست این حس ناب می مانیم

نوکر بوتراب می مانیم

به شهیدان تو بدهکاریم

وای اگر بی جواب می مانیم

تا دعاهای مادرت زهرا

بشود مستجاب می مانیم

با علی عهد بسته ایم امروز

پای این انقلاب می مانیم

پای این بیرقیم و منتظر

شمس پشت حجاب می مانیم

 

در دل ماست شور هم عهدی

تا بیاید ندا ... انا المهدی

وحید محمدی

کانال انتشار اشعار آئینی وحید محمدی

telegram.me/beithayesookhte

کاروان رفت و مانده ام در راه ...

سرود شهدای همراه با متن شعر و همچنین سبک شعر :

سرود کاروان رفت ومانده ام در راه ...

لطفا برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرمایید ...

ادامه نوشته

صلح با دشمن خونخوار به مولا ننگ است ...

شعری اخلاقی - سیاسی + چند بیت روضه در آخرین ابیات ...

بسم الله ...

رهروان ، گوش به فرمان ولی باید بود

هوش ... عمّار ره سیّد علی باید بود

 

قصّه امروز همان قصّهء تلخ جنگ است

صلح با دشمن خونخوار به مولا ننگ است ...

ادامه نوشته

ما بسیجی ها ...

یک سرود شهدایی که انصافا زیبا در اومده ...

ادامه مطلب ...

ادامه نوشته