کاسه ی چشم مرا از آب زمزم پر کنید

کاسه ی چشم مرا از آب زمزم پر کنید

کاسه ی خالی من را نیز نم نم پر کنید

من به اینکه روز و شب اینجا بیایم دلخوشم

راضی ام این کاسه را هر بار، کم کم پر کنید

کربلایی شد کسی که صبر او لبریز شد

لطف کرده، کاسه ی صبر مرا هم پر کنید

این همان شورِ غمِ عشقِ حسین بن علی است

سینه ی ما را از این شور دمادم پر کنید

شیعیان باید قیام دیگری بر پا نمود

عالمی را از دم جانم حسینم پر کنید

بر سر نام علی این جنگ ها بر پا شده

هر کجا را باید از این ذکر و پرچم پر کنید

زینبش با دست بسته تا سر بازار رفت

دفتر اشک مرا این بار زین غم پر کنید

بعد از این دیدید اگر که خانمی خورده زمین

دور او را زودتر با چند مَحْرَم پر کنید

وحید محمدی

لینک کانال بالای صفحه

زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین

زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین

نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین

من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام

شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین

من عهد کرده ام که به پایت بایستم

سرباز لشکر حرم زینبم حسین

گریه برای توست همان اصل دین ما

با این حساب مؤمن این مذهبم حسین

با یاد اربعینِ حرم گریه می کنم

شکر خدا که خادم این موکبم حسین

شیرین ترین عبادت من گریه بر شماست

شیرین ترین عبادت روز و شبم حسین

من را غلام خانه ی زینب حساب کن

نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین

لطفی کن و دوباره به من کربلا بده

رحمی کنید، کرببلا واجبم حسین

تا وقت مرگ نام تو را جار می زنم

زیباترین ترانه ی روی لبم حسین

 

وحید محمدی

لینک کانال تلگرام در بالای صفحه

ما را بس است این نمک سفره ی غمت

هر چند زار و زرد و زمین گیر می  شود

نوکر به پای روضه ی تو پیر می شود

با تو سرش همیشه بلند است یا حسین

بی تو میان خلق چه تحقیر می شود

ما را بس است این نمک سفره ی غمت

نوکر کنار سفره ی تو سیر می شود

من بی تو زود می روم از دست یا حسین

دنیا بدون یار نفس گیر می شود

امشب برای ما شب قدر است یا حسین

امشب زیارت همه تقدیر می شود

امضای کربلای مرا زودتر بزن

دارد زیارت نجفم دیر می شود

حیف از تنت که نقش زمین می شود حسین

طعمه برای نیزه و شمشیر می شود

تو می خوری زمین و حرم می خورد زمین

آن وقت هر سگ نجسی شیر می شود

آری تمام عرش خدا گریه می کنند

دستان زینب تو که زنجیر می شود

وحید محمدی

لینک کانال تلگرام بالای صفحه

حراج شد ...

از این بساط کسی رو سری نمی خواهد؟

حراج شد کسی انگشتری نمی خواهد؟

کسی بخواهد اگر گاهواره هم دارم

بیا ببر دو سه تا گوشواره هم دارم ....

وحید محمدی

۵ / ۸ / ۹۴

 

این شعر را ادامه نمی دهم ...