از سر سفره ی تو چند غزل ما ار بس ...
در دل سوخته عشقت ز ازل ما را بس
حب تو در کف میزان عمل ما را بس
کم این سفره خودش بیشتر از ظرف گداست
از سر سفره ی تو چند غزل ما را بس
از خوشی های تمام لحظات عمرم
دو سه روزی حرمت ماه عسل ما را بس
از تمام در و دیوار حرم یک بوسه
به ضریح تو به عنوان مثل ما را بس
دست خالی من و دامن مهرت سلطان
در دل سوخته عشقت ز ازل ما را بس
وحید محمدی
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۴ ساعت 8:7 توسط وحید محمدی
|
این ابیات بهانه ی عرض ارادتی است